گلزار شهدا

از شرق مازندران آغاز کردیم و در فضای روحانيِ یک یک شهرها و آبادی هایی که میزبان شهدای گمنام بوده اند، گشتی زدیم و سیری کردیم. از انفاس قدسی شهدای گمنام بهره مند شدیم و ارادت و فروتنی خویش را تقدیم شان نمودیم.
دیدیم که مازندران سرزمین هزار و یک تکریم و تواضع نسبت به میهمانان و مسافران زمینی و آسمانی است. در این آخرین نقطه ی مازندران هم سری می زنیم به گلزار شهدای شهر رامسر.
رامسر غربی ترین شهر مازندران است. این جا هر روز هنگام گرگ و میش، آسمان رامسر در دورترین نقطه ی افق، خورشید را تقدیم مردم خوش طینت و پاک سیرت گیلان می کند و تاریکی و سکوت را به مردم مازندران برای استراحتی چند ساعته دور از جنب و جوش و هیاهوی دنیایی می بخشد.
در چنین حال و هوایی، پای زیارت به گلزار شهدای شهر رامسر می گذاریم. در گوشه ای دنج و خلوت، دو آشنای غریب را می بینیم که گرد شمع وجود خویش حلقه زدند و روزهای بودن را مزه مزه می کنند و نیم نگاهی نیز به ما، جاماندگان کاروان هستی و وجود، دارند. به عرض ارادت و فروتنی ما نسبت خویش پی می برند و می پذیرند تا بر سفره ی تنهایی شان بنشینیم و از خوان نعمتی که خدا برای شان گسترده، بهره-مند شویم. ما نیز از این فرصت استفاده می کنیم و کنار سفره ی ملاقات شان دقایقی پهلو می گیریم  و دو قرص حمد و توحید از گوشه ی این خوان گسترده برمی داریم و با اشتیاق میل می کنیم.


مزار مطهر دو شهید گمنام در گلزار شهدای رامسر

از این که آخرین دقایق حضور و دیدار با شهدای گمنام را سپری می کنیم، دل های مان گرفته است و بغض روی گلوی مان چنبره زده است. برای همین، دیدار و گفت و گو را طولانی می کنیم و به حرف و حدیث ها و نقل خاطرات روزهای حماسه، عمق بیش تری می بخشیم. دو شهید گمنام گلزار شهدای رامسر نیز سر ذوق می آیند و ما را در سیر رویاهای شیرین مان کمک می کنند و تا نزدیکی های عشق می برند. اما آرام آرام ارتفاع پرواز آن ها بیشتر می شود و به اوج می رسند و ما را یارای همراهی با آن ها نیست. چاره ای نیست جز آن که وداع با این عزیزان را هر چند تلخ و ناگوار تجربه کنیم. یاد لحظه های وداع، ساعت هایی که پیش از شروع عملیات ها پر از بغض و اشک سپری می شد، به خیر. یاد آخرین دیدارها به خیر. یاد آخرین سفارش ها به خیر. یاد آخرین . . . یاد شهدای گمنام به خیر. یاد جوان هایی که هر روز سرکوچه  محله مان می دیدیمشان. هر روز سلام و علیکی بین ما جاری بود، حرف و حدیثی با هم داشتیم، یاد همه ی خاطراتی که از شهدا برای ما ماند، یاد روزهایی که برای خدا و به خاطر ما جنگیدند، به خیر.

یاد باد آن روزگاران یاد باد